{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی بخش‌، قلمرو، مد در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌, معنی بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌, معنی foa‌، rgkcm، kbاc، (bc [ku‌) kbاch‌، lkcfjb، kjz‌ri jاpdi‌، pmxi‌، kph‌ lcbj‌، [xm pmxi‌اd‌ fi‌ psاf‌ اmcbj jاpdi‌اd‌ abj‌, معنی اصطلاح بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌, معادل بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌, بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌ چی میشه؟, بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌ یعنی چی؟, بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌ synonym, بخش‌، قلمرو، مدار، (در جمع‌) مدارات‌، کمربند، منط‌قه ناحیه‌، حوزه‌، محات‌ کردن‌، جزو حوزه‌ای‌ به‌ حساب‌ اوردن ناحیه‌ای‌ شدن‌ definition,